هی یاغو هی یاغو یه نیشابوری مه
آره دشمن ببین بچه نیشابوری مه
ومسه قله ی دینامودی استـوار
به مثه ببرو دو جادی موتـور سوار
ها دادا ها دادا نیشابوری مه قربون
شـهر نی شابوری مه نگین تـو خـوراسون
ها دادا مـی دادا شلوار کرد قربون
بچه نیشابوری مه مرد نبرد مـیـدون
حرف زور نزنیـد با بچه ی نیشابور
یلو سردار بیارین با همه قدرتـو زور
حرف زور نزنیـد با بچه ی نیشابوریم
از تبار رستمو تختی پهلوونیم
ها دادا ها دادا نیشابوری مه قربون
شـهر نی شابوری مه نگین تـو خـوراسون
ها دادا مـی دادا شلوار کرد قربون
بچه نیشابوری مه مرد نبرد مـیـدون
آره دشمن بشیر لحظه ی جنگم ببین
شما لشکر بیار هزار هزاران قطار
مـیـدون نبرد و جی شما همه دست به تفنگ
اما ما وقت نبرد دست خالی مثل یه مرد
اما ما وقت نبرد دست خالی مثل یه مرد
ها دادا ها دادا نیشابوری مه قربون
شـهر نی شابوری مه نگین تـو خـوراسون
ها دادا مـی دادا شلوار کرد قربون
بچه نیشابوری مه مرد نبرد مـیـدون
مرد صحرایم یکه و تنهاییم
ما ز نسل دو عشق خیام و عطاریم
هوار هوار کنیـد دادو قـیلو قال کنیـد
بچه نیشابوری مو با شـهر خـود حال کنیـد
بچه نیشابوری مو با شـهر خـود حال کنیـد
ها دادا ها دادا نیشابوری مه قربون
شـهر نی شابوری مه نگین تـو خـوراسون
ها دادا مـی دادا شلوار کرد قربون
بچه نیشابوری مه مرد نبرد مـیـدون